میدانستید هر بار که در شبکههای اجتماعی چیزی را لایک میکنید، در واقع دریچه دنیای درون ذهنتان را به روی مدلهای هوش مصنوعی باز میکنید؟ یک اشاره کوچک روی صفحه گوشی کافیست تا ردپای دیجیتالی خودتان را مانند یک سرنخ در اختیار الگوریتمهای هوش مصنوعی قرار دهید.
به گزارش پایگاه خبری تکانه، حمیدرضا قنبریها: میدانستید هر بار که در شبکههای اجتماعی چیزی را لایک میکنید، در واقع دریچه دنیای درون ذهنتان را به روی مدلهای هوش مصنوعی باز میکنید؟ یک اشاره کوچک روی صفحه گوشی کافیست تا ردپای دیجیتالی خودتان را مانند یک سرنخ در اختیار الگوریتمهای هوش مصنوعی قرار دهید.
این کلیکهای کوچک، گنجینهای از دادههای رفتاری شما را به هوش مصنوعی هدیه میدهند؛ دادههایی که مثل یک نقشه گنج، سلیقهها و خواستههای شما را برایشان فاش میکنند.
حالا یک سوال؛ اگر روزی برسد که هوش مصنوعی قبل از خودتان بفهمد چه چیزی میتواند دلتان را ببرد، چطور؟
لایکهایی که به اندازه معدن طلا ارزش دارند!
دکمه لایک، این قلب کوچک دنیای مجازی، در آینده چه سرنوشتی خواهد داشت؟ «مکس لوچین» (Max Levchin)، یکی از همبنیانگذاران پیپال و مدیرعامل شرکت خدمات مالی آمریکایی «افیرم هلدینگ» (Affirm)، معتقد است این لایکها کلید طلایی آموزش هوش مصنوعی هستند. او میگوید این دادهها میتوانند به ماشینها یاد بدهند مثل انسانها فکر کنند، تصمیم بگیرند و رفتار کنند.
اما این مسیر همیشه هم ساده نیست. در دنیای یادگیری ماشین، کامپیوترها مثل ورزشکارانی خستگیناپذیر، برای به دست آوردن پاداشهای هر چه بیشتر تلاش میکنند. مشکل اینجاست که گاهی این تلاشها به نتایجی عجیب و غریب منجر میشود؛ نتایجی که با قضاوت انسانی فرسنگها فاصله دارد.
برای همین، توسعهدهندگان به سراغ روشی به نام «یادگیری تقویتی از بازخورد انسانی» (RLHF)رفتهاند. به زبان ساده، آنها میخواهند با دادههای واقعی از ترجیحات انسانها، هوش مصنوعی را به دنیای ما نزدیکتر کنند. یعنی سعی دارند ماشین را با توجه به سلیقههای واقعی انسانها تربیت کنند.
اما این دادهها از کجا میآیند؟ چطور میشود مطمئن بود که این دادهها سلیقه واقعی آدمها را نمایندگی میکنند؟ جمعآوری این بازخوردها مثل پیدا کردن سوزن در انبار کاه است؛ پرهزینه و زمانبر، چون نیاز به انسانهایی دارد که دادهها را بررسی و ثبت کنند.
اینجا همان نقطهایست که لوچین، دکمه لایک شبکههای اجتماعی را نهتنها مفید، بلکه حیاتی میبیند. او معتقد است دادههای عظیمی که فیسبوک از لایکهای کاربران جمع کرده، مثل یک معدن طلا برای توسعهدهندگان هوش مصنوعی میماند. به قول او: «این دادهها شاید باارزشترین دارایی فیسبوک باشند.» در دنیای امروز، دانستن اینکه چه چیزی برای انسانها جذاب است، مثل داشتن یک عصای جادویی برای آموزش مدلهای هوش مصنوعی است.

شاید دیگر به لایک شما هم نیاز نباشد
داستان به همینجا ختم نمیشود. نکته هیجانانگیز این است که هوش مصنوعی دیگر صرفا ابزار تحلیل رفتار ما نیست؛ بلکه خودش در حال شکل دادن به سلیقههای ما است. پلتفرمهای اجتماعی نهتنها لایکهایمان را با هوش مصنوعی تحلیل میکنند، بلکه حتی سعی دارند آنها را «پیشبینی» کنند، آنقدر دقیق که شاید اصلا فردا صبح از خواب بیدار شوید و ببینید دیگر دکمه لایکی در کار نیست. چون الگوریتمها قبلاً فهمیدهاند چه چیزی قرار است توجه شما را جلب کند.
این چرخهی شگفتانگیز، تحلیلگران را هم به فکر فرو برده. به جای صحبت درباره نقش لایک در تقویت هوش مصنوعی، خیلیها کنجکاو شدهاند که این فناوری چه تغییری در سرنوشت همین دکمه ساده خواهد آورد. مثلا اوایل سال ۲۰۲۴، فیسبوک دست به آزمایشی هیجانانگیز زد.
کارشناسان این پلتفرم، الگوریتم نمایش ویدیوهای ریلز (Reels) را با استفاده از هوش مصنوعی بازطراحی کردند. سؤال این بود: آیا میتوان الگوریتم را طوری تنظیم کرد که دقیقتر پیشبینی کند کاربر بعدی چه چیزی را میبیند؟ پاسخ مثبت بود؛ میزان تماشای ویدیوها بیشتر شد و تجربه کاربر هم بهتر. پس پیشگوی باهوش، دقیقتر فهمید چه چیزی افراد را بیشتر در این برنامه نگه میدارد.
«استیو چن» (Steve Chen)، یکی از بنیانگذاران یوتیوب، میگوید: «اگر هوش مصنوعی آنقدر دقیق شود که صددرصد بداند شما بعدا به چه چیزی علاقه نشان میدهید، شاید دیگر به لایک نیازی نداشته باشیم.» بهگفته او، لایک تا به حال سادهترین راه برای فهم سلیقه کاربران بوده، اما فناوری به سمتی میرود که بدون آن هم بتوان به دادهها دست پیدا کرد.
با این حال، چن یک اما به ماجرا اضافه کرد! او گفت گاهی به دلایل خاص، مثل وقتی حال و هوایتان عوض میشود یا مثلا میخواهید محتوایی برای بچههایتان پیدا کنید، لایک هنوز هم مهم است. به علاوه، این دکمه کوچک برای تبلیغکنندهها هم مثل یک فانوس جادویی است؛ چون با یک کلیک، هم نظرتان را به تولیدکننده محتوا میگویید، هم به برندها نشان میدهید چه چیزی برایتان جذاب است.
هوش مصنوعی حالا خودش خالق محتواست
اما این فقط یک روی سکه است. هوش مصنوعی حالا پا را فراتر گذاشته و خودش دست به خلق محتوا زده، محتوایی که به طور مستقیم برای برانگیختن احساسات ما طراحی شده. از متنها و تصاویر گرفته تا ویدیوهایی که در شبکههای اجتماعی میبینیم، بخش زیادی از اینها زاده ذهن هوش مصنوعیاند. اینجاست که سوال بزرگی پیش میآید: آیا اگر کاربران دیگر محتوا تولید نکنند، دکمه لایک هنوز هم معنایی دارد؟ پس در چنین دنیایی، هدف اصلی این دکمه که تشویق آدمها به خلق محتوا است چه میشود؟
این سوال ما را به بحث اصالت میکشاند. اجرای خواننده محبوب، «آلیشا کیز» (Alicia Keys)، در سوپر بول 2024 یادتان میآید که یک نت را کمی خارج خواند؟ هواداران تیزبین متوجه شدند، اما وقتی ویدیو در یوتیوب منتشر شد، آن اشتباه مثل جادو غیبش زده بود! بدون هیچ توضیحی، ویدیو ویرایش شده بود. این موضوع شاید کوچک به نظر برسد و البته آفرین به آلیشا برای اجرای زندهاش، اما همین دستکاری کوچک، موجی از تعجب به راه انداخت.
او داشت ترانه «If I Ain’t Got You» را میخواند، اما چیزی که به دست هواداران رسید، کمی متفاوت بود.
اگر هوش مصنوعی بتواند محتوا را اینقدر نرم و بیصدا دستکاری کند، چه چیزی مانع استفاده آن برای مقاصد فریبکارانه میشود؟ همان فناوری که یک نت موسیقی را اصلاح میکند، میتواند صدای یک نفر را تقلید کند و این بار با پیامدهایی خیلی جدیتر.
مراقب باشید هوش مصنوعی فریبتان ندهد!
این نگرانیها بیراه نیستند. کمیسیون ارتباطات فدرال آمریکا (FCC) و نهادهای مشابه در دیگر کشورها، اخیرا قوانین سختگیرانهتری علیه «شبیهسازی صدا» با هوش مصنوعی وضع کردهاند. تصور کنید کسی با صدایی جعلی که دقیقا شبیه یکی از نزدیکانتان است، تماس بگیرد و بخواهد شما را فریب دهد. مثلا برای پرداخت پول یا انجام یک تراکنش مالی.
در ژانویهی ۲۰۲۴، پس از پخش تماسهایی با صدای جعلی جو بایدن، کمیسیون ارتباطات فدرال اعلام کرد این کار غیرقانونی است و به مردم هشدار داد که مراقب چنین فریبهایی باشند.
«جسیکا روزنورسِل» (Jessica Rosenworcel)، رئیس این کمیسیون، بعد از این اتفاق گفت: «تقلید صدا و تصویر با هوش مصنوعی همین حالا هم مردم را گمراه کرده و به دام کلاهبرداریها انداخته. فرقی نمیکند طرفدار کدام سیاستمدار یا سلبریتی باشید؛ حتی اگر یکی از خویشاوندانتان هم به شما زنگ بزند، ممکن است خودش نباشد و به راحتی قربانی این فریب شیادانه شوید».
نوک کوه یخ
آینده شبکههای اجتماعی شاید پر شود از شخصیتهایی که به نظر واقعی میآیند، اما کاملا زاده کامپیوترند. اینفلوئنسرهای مجازی مثل «ایتانا لوپز» (Aitana Lopez)، یک نوازنده و فشنبلاگر اسپانیایی با بیش از ۳۱۰ هزار دنبالکننده در اینستاگرام، حالا برای برندهای بزرگی مثل ویکتوریا سکرت تبلیغ میکنند، آن هم با دستمزد هزار دلار برای هر پست.
اما ایتانا نه به لباس نیاز دارد، نه به غذا و نه حتی به خانه، چون اصلا وجود ندارد! او ساختهی یک آژانس تبلیغاتی است که حالا ترجیح داده به جای اینفلوئنسرهای انسانی، با شخصیتهای دیجیتال کار کند که هیچ دردسری ندارند.
در دنیایی که اینفلوئنسرهای مصنوعی و باتها با سرعتی سرسامآور با هم تعامل میکنند، ماهیت ارتباط آنلاین در حال دگرگونی است. اگر لایکها دیگر از طرف انسانها نباشند و محتوایی که لایک میشود هم انسانها نساخته باشند، اقتصاد لایک کردنها چه میشود؟

لحظهای درنگ کنید
دنیایی مثل فیلم «Her» را تصور کنید. مثلا امروز میتوانید اشتراک یک «دوست» مجازی بخرید و هرچقدر دلتان خواست با او گپ بزنید. حالا آیندهای را تصور کنید که در آن لایکها بین باتها و محتواهای مصنوعی رد و بدل میشوند، آن هم با سرعتی باورنکردنی.
اگر این آینده حتی به بخشی از واقعیت بدل شود، به ابزارهایی نیاز خواهیم داشت تا بفهمیم پشت هر پست چه کسی (یا چه چیزی) ایستاده و چه چیزی واقعا ارزش دارد. آیا دنیایی را دوست داریم که در آن سلیقههایمان کاملا شفاف و قابلردیابی باشند؟ یا ترجیح میدهیم کمی رازهایمان را برای خودمان و دیگران نگه داریم؟
احتمالا ابزارهای جدیدی برای تشخیص لایکهای واقعی از لایک باتها ساخته خواهد شد و شاید هر پلتفرم خودش تصمیم بگیرد چقدر از این شفافیت را به کار ببرد.
در این دنیای پرشتاب، یک چیز قطعی است: لایکهای کوچک ما، حالا نقشی بزرگتر از همیشه در شکل دادن به آینده هوش مصنوعی و تعاملات آنلاینمان دارند. پس دفعه بعد که انگشتتان روی دکمه لایک میرود، لحظهای درنگ کنید، شاید پشت لمس آن، چیزی فراتر از یک قلب ساده باشد.